معاد در جاهليت
معاد در جاهليت
توضیح :
"آموزه «معاد» از منظر مردم جاهلیت آنچه از قرآن و کتاب های تاریخی به دست می آید این است که عرب جاهلی به معاد اعتقادی نداشت و مرگ را پایان زندگی می دانست و زنده شدن پس از مرگ را نامعقول تصور می کرد و از اعتقاد رسول خدا به بعث و قیامت شگفت زده می شد. و آیه شریفه به گونه ای که از سیاقش استفاده می شود ـ چون سیاقش سیاق احتجاج علیه وثنی مذهبان است که صانع را قبول دارند، ولی منکر معادند ـ باید حکایت کلام مشرکان باشد که گفتیم منکر معادند، نه کلام دهری مذهبان که هم مبدأ را منکرند و هم معاد را و تمامی بود و نبود حوادث را کار دهر می دانند; زیرا در آیات قبل، هیچ سخنی از دهری ها به میان نیامده بود تا بگوییم: این آیه هم مربوط به ایشان است. ([39]) بررسی: آنچه از گفتار علامه به دست می آید این است که ایشان نیز در تفسیر آیه، مثل دیگران تفسیر می کند، اما این آیه را در برابر مشرکان و وثنی مذهبان قرار می دهد، نه دهریان; یعنی همان تفسیری را که جواد علی آورده است، می پذیرد، اما می گوید: به دلیل ادامه آیه که می گوید: (فأتوا بآبائنا إن کنتم صادقین)، می توانیم بفهمیم که مراد دهریان نبوده اند; چون سیاق آیه، سیاق احتجاج علیه وثنی مذهبان است که صانع را قبول دارند، ولی منکر معادند."
چیکده :
اعتقاد به معاد و زندگى پس از مرگ، از موضوعاتى است که همواره بین پیروان ادیان و مذاهب، مورد بحث بوده است و همواره عده اى مخالف و عده اى موافق چنین آموزه اى بوده اند. در مقاله سعى کرده ایم اعتقاد به معاد را در عصر جاهلیت بررسى، و با آوردن شواهد تاریخى، قرآنى و ادبى (اشعار جاهلى) ثابت کنیم که آموزه «معاد» و زنده شدن پس از مرگ در ذهن بیشتر مردم عصر جاهلیت وجود نداشت، گرچه برخى از آنان به این آموزه معتقد بودند. در پایان نیز با بررسى سه فرقه «دهریه»، «زنادقه» و «البُلْیه»، که در عصر جاهلى وجود داشتند و با آموزه معاد مرتبط بودند، به این نتیجه مى رسیم که نه تنها جریان غالب در عصر جاهلیت عدم اعتقاد به معاد بود، بلکه در موارد متعدد، با پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نیز در این باره به مجادله مى پرداختند.